سلام به دوستای عزیز
دلتون واسه کی تنگ شده و دوست دارید ببینیدش
اگه دیدیش چی می کنی ؟ وچی بهش میگی...
عشق در دوری ونزدیکی در نوسان است
ودوست داشتن دنیایش دنیای دیگریست...
دلم واسه یکی از معلمای دوران پیش دانشگاهی ام خیلی تنگ شده اگه ببینمش کار خاصی از عهده ام بر نمیاد که انجام بدم میرم جلو سلام میکنم![]()
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
خدایا!!!
نعمت سلامتی مبداء همه نیازهاست و مقصد همه نیازها.
بین این مبدا و مقصد والاترین نیازها دلخوشیست.
به بزرگیت سوگند،در این ابتداء سال
آن را به تمامی دوستانم عطا فرما.
آمین!
دلم برای بابام تنگ شده ...اونقدر که قلبم درد می گیره ولی دیگه نمی تونم ببینمش که چیزی بهش بگم.
ویرایش توسط fahimyaz : 2012/04/03 در ساعت 16:45
دلم برای پدر تنگ می شود
بانو....
ـــــــــــــــــــــــــ ـ
دلم برای مردی که شانه های خسته ودستان پینه بسته اش هیچ وقت
لبخندرا از کسی دریغ نکرد و چه خوب شد که نماند ندید روز های درماندگیم
آخ که چه سوالی کردی بهانه جون، من دلم واسه خیلیها تنگ شده که سعی میکنم اصلا فکرشو نکنم.
اول واسه بابام که 13 ساله رفته، بعد واسه مامانم و داداشم که به ترتیب 5 سال و 8 سال قبل رفتن پیش بابا و بعد این همه سال گاهی اونقدر باور نکردنیه که فکر میکنم اگه تلفنو وردارم و شماره ای بگیرم همین الان میتونم صداشون رو بشنوم... اگه ببینمشون چقدر عذرخواهیها دارم بابت کوتاهیهایی که کردم. اون وقتها همیشه فکر میکردم خیلی دختر خوبی ام چون اون دو تا بزرگوار همیشه از ته دل دعام میکردن و بابت هر کار کوچیکی ممنون بودن ولی حالا تازه میفهمم چه کارها که میشد بکنم و نکردم. حیف...
دو تا از بهترین دوستام اونور دنیان، یکیشون کاناداست و 13 ساله ندیدمش و اون یکی استرالیاست که دو ساله رفته و لابد اون هم سیزده سال نمیاد! هر دو دوستان قدیمی ان و دلم براشون تنگ شده. دلم واسه شیطنتها و سر و کله زدنها و خنده ها....گاهی هم اشک ها و درددل ها....
دلم واسه خودم هم خیلی تنگ شده! آره درسته، خودم! خود ده سالگیم، اون دخترکی که دلش مثل آینه صاف بود و در عمرش نه بدجنسی کرده بود و نه حسادت و نه دروغ گفته بود.... کاش بتونم دوباره پیداش کنم و بهش بگم مواظب باشه، حتی کوچیکترین لکه ای که رو دل آدم میشینه هر چقدر هم تلاش کنی هیچ وقت اثرش کاملا از بین نمیره...
آه باران باران
شیشهء پنجره را باران شست
از دل من اما
چه کسی یاد تو را خواهد شست
من دلم براي مادرشوهر گلم خيلي خيلي تنگ شده ولي حيف كه ديگه هيچ وقت نمي تونم ببينمش!
هفت جا، نَفس خویش را حقیر دیدم!
نخست: هنگامی که به پستی تن میداد تا بلندی یابد.
دوم: آنگاه که در برابر از پا افتادگان، میپرید.
سوم: آنگاه که میان آسانی و دشوار مختار شد و آسان را برگزید.
چهارم: آنکه گناهی مرتکب شد و با یادآوری اینکه دیگران نیز همچون او دست به گناه میزنند، خود را دلداری داد.
پنجم: آنگاه که از ناچاری، تحمیل شدهای را پذیرفت و شکیباییاش را ناشی از توانایی دانست.
ششم: آنگاه که زشتی چهرهای را نکوهش کرد، حال آن که یکی از نقابهای خودش بود.
هفتم: آنگاه که آوای ثنا سرداد و آن را فضیلت پنداشت
من اگر بخوام بگم ...بهتر نگم فایده نداره دیگه کاری بادلم نمیشه کرد شاید تو دینا دیگه بشه بهشون برسم.
الان تنها دخترم که سالی یکبار می ببینمش
خدا رو هزار مرتبه شکر دلم واسه کسانی ک هیچوقت نمیتونم ببینمشون تنگ نشده.
در حال حاضر دلم برای معلم کلاس اولم تنگ شده که از همون زمان ک ابتدایی بودم دیگه ندیدمش و حالا چند روزه ک خیلی هواشو کردم... نمیدونم وقتی ببینمش چکار میکنم اگه خجالت نکشم حتما دستاشونو میبوسم...ایشون هیچوقت صاحب فرزند نشده بود و همه ی ما رو مثل بچه هاش دوست داشت...
نمیدونم بازم میتونم ببینمش یا نه،امیدوارم قبل از اینکه خیلی دیر بشه یه بار دیگه ببینمشون.
خانم مشکور خیلی دوستتون دارم و هر چند سال هم که بشم هیچ وقت محبت هاتون ک هنوزم تازه و دل نشینه از یادم نمیره...
دلم برای خالم تنگ شده که توی سن 30سالگی با ماشین توی تصادف رفت توی کما و شوهرخالم فوت کرد و خالم هم بعد دوسال زندگی نباتی فوت کرد.
هــ ـے روزگـــــــار
مــ ـن به درکــــــــ
خـودتــ خــســتـهــ نـشـدےاز دیـدن تــصویــر تــــکرار درد کـشــیدنــ مــטּ؟....
این روزها...........
دلم برای
سه دوست تنگ شده
ماهک عزیز و فروغ جو ن و نسیم عزیز.........
مدت زیادی که نیستن
آرزوی سلامتی دارم براشون...............
ویرایش توسط بهانه : 2012/07/03 در ساعت 12:59
عشق در دوری ونزدیکی در نوسان است
ودوست داشتن دنیایش دنیای دیگریست...
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
Bookmarks